تابلوهای نقاشی و سالاد فصل

یک روزایی هر چی هم که سعی کنی مثبت فکر کنی ؛ آرامش داشته باشی نمیشه که نمیشه ؛ یک روزایی مثل امروز من .

با بی حوصله گی نشستم پای کامپیوتر و تصمییم گرفتم برم سراغ خبر هایی که خوب باشه .هر چند غیر واقعی میدونی مثل چی ؟

مثل فیلمهای هندی که همیشه آخر فیلم خوب تموم میشه . یا فیلمهایی که قهرمان داستان همه آدم بد ها رو تا میخورن میزنه و دل تو خنک میشه با اینکه میدونی همش چاخانه و در دنیای واقعی این اتفاقها نمیوفته.

یا یک مطلبی بخونم که نه نصیحتم کنه و نه پند بهم بده . بلکه فقط باعث خنده ام بشه . اونم نه خنده معمولی بلکه  خنده ای از ته ته دل.

 این حرکت ؛ کار مسکن رو میکنه ؛ یک مدت زمان کوتاه تو فراموش میکنی که دور و برت چه خبره. شروع کردم به گشت که

دومین صفحه رو که باز کردم دیدم نوشته : یک پسر نه ساله انگلیسی نقاشی ها شو در یک نمایشگاه گذاشته و در عرض نیم ساعت همش فروش رفته و اون تونسته با پول فروش تابلوهاش یک خونه بخره . که البته طبیعیه که تا سن ۱۸ سالگی خونه مال خودش نیست.

حالا بگذریم که واقعا  نقاشیهاش خیلی قشنگ بوده مخصوصا برای این سن و سال   و حتی چند تایی رو که نتونسته بود برای نمایشگاهش تموم کنه رو پیش خرید کردند .

نمیدونم که از حال خوش امروز من بود یا که کلا این فکر درسته که استعداد هر کسی بجای خودش

همت و پشتکار هم بجاش ؛ اما توی این مسایل چقدر شانس و ارتباط مهمه ؟

من که فکر میکنم خیلی خیلی مهمه چرا چون چه بسا کسایی که خیلی استعداد دارند و هیچوقت کسی کشفشون که نکرد هیچی اینقدر تو کش و قوس زندگی دویدند که ….

اصلا ولش کن میدونی چیه  اگر بخوایم این موضوع رو کش بدیم ؛ حال من و تو جوری میشه که دیگه کل سینمای «بالی وود  »هم نمیتونه برای لحظه ای آروممون کنه . حالا که صحبت نقاشی شد و حرف رنگ اومد وسط من یک دستور سالاد رنگارنگ دارم که خیلی خوشگله اصلا یکجورایی دل آدم باز میشه اونو درست میکنیم و سعی میکنیم با دیدن رنگهای شاد به آرامش برسیم تو هم همین کار رو کن .

اما یک خواهش ازت دارم که این دفعه حتما دستور تهیه رو بخون با اینکه به ظاهر فقط یک سالاد فصله.

موادی که برای «سالاد رنگ و وارنگ» لازم داری

عشق                                           بمقدار کافی

ایجاد شور و نشاط                         به اندازه تمام پیمانه های دنیا

کاهوی ترو تازه خُرد شده                یک دونه متوسط خوبش

گوجه فرنگی گرد و قلمبه که خُردش کردی     دوتا کوچیکش

خیار سبز قلمی حلقه شده                     سه تا ظریفش

هویج نارنجی خوشرنگ رنده شده           بازم یکی اما بزرگش

نخود فرنگی پخته                                  یک فنجون

ذرت زرد خوشرنگ پخته                          مجددا یک فنجون

فلفل های رنگ و وارنگ خلالی خُرد شده        از هر کدوم نصفش

تخم مرغ پخته رنده شده                              دوتا دونه

مغز تخمه آفتابگردون                                 دو قاشق غذا خوری

حالا مواد سُس سالاد

سیر نازنین ریز و له شده                              دوحبه خوبش

آب لیموی تازه                                           نصف فنجون

رنده پوست لیمو                                    یک قاشق چایخوری

روغن زیتون اعلا                                    نصف فنجون

نمک و فلفل                                          هر چقدر صلاح میدونی

سُس فلفل تند                                      یک قاشق مربا خوری

اگرم اهل تندی بیشتری که معطلش نکن بیشتر بریز

کاهو ها رو بریز در یک کاسه بزرگ . خیار ها که با پوست حلقه شدند رو بذار کنار کاهو ها تا از تنهایی در بیان چون تنهایی نه برای آدما خوبه و نه برای سبزیجات؛  قشنگ پس نذار تنها بمونن

این تابلوی سبز احتیاج به یک رنگ قرمز داره که گرمش کنه پس گوجه ها رو بیار تو کار

 حالا شما تصور کن که این تابلو اگه یک رنگ نارنجی بهش اضافه بشه چقدر بهتر میشه پس معطلش نکن و هویج ها رو وارد این صحنه کن که این نارنجی خوش رنگ در تمام سالادت پخش بشه

خوب نخود و ذرت هم که حاضر و پخته منتظرن تا به این تابلوی ما رنگ دیگه ای بدن ؛اونا رو هم بذار کنار بقیه . نوبتی هم باشه نوبت فلفل های زیبا و خوش رنگ  و رو ست که به این جمع رنگارنگ اضافه بشن . در آخر تخم مرغ های رنده شده و مغز تخمه آفتاب گردون رو اضافه کن .

 دستهاتو بشور و یک چای برای خودت بریز و همون طور که داری چایی میخوری به اینهمه نعمت خوشرنگ و زیبا نگاه کن به این فکر کن که تک تک این مواد بتنهایی نه مزه آنچنانی دارند و نه شکل کاملی اما حالا  اینها با سلیقه تو دور هم جمع شدن ؛  وعجب تابلوی زیبایی رو درست کردن . تنهایی ما آدمها هم اصلا قشنگ نیست. پس همین نگاه رو میتونیم به دور و برمون داشته باشیم و با جمع کردن کسانی که دوستشون داریم قشنگترین  نقشها رو بکشیم مسلما تابلوی ما آدمها از  تابلوی خیار و گوجه … قشنگتر میشه.

خب خیلی ادبی شد برگردیم سر کار خودمون

شما یک کاسه خوشگل و بزرگ رو بیار و سیر عزیز رو بهمراهی رنده پوست لیمو ؛ آب لیمو : روغن زیتون اعلا ؛ سُس تند ؛ نمک و فلفل رو بریز و کمی همشون بزن و به سیر نازنین فرصت بده تا طعمش رو با بقیه قسمت کنه . بعد تمام مواد سالاد رو بریز توی کاسه اما همش نزن روشو بپوشون و بذار در یخچال . هروقت خواستی که در کنار اونایی که دوست داری این سالاد رو نوش جان کنی همش بزن

همیشه یادت باشه قشنگترین تصویر دنیا ؛ یک سفره پر از مهر و محبته که عده ای با عشق دورش نشسته باشن ؛ درست مثل سفره های قدیمی خونه مادر بزرگ که در کنار غذاهای خوش عطر و خوشمزه ؛ چهره خندان بزرگترها بود که اون جمع رو صمیمی و یکدست میکرد.همونطور که اون روزا گذشت ؛خیلی زودتر این روزها هم میگذره . پس نذار وقت از دست بره و برای خلق یک تصویر زیبا وقت تلف نکن و زود دست بکار شو که نکنه که خیلی زود دیر بشه.

تا دو شنبه دیگه خونت از عشق رنگا رنگ  باشه

سفره اینترنتی فیس بوک یادت نره