[pro_ad_display_adzone id=5]
بند رَخت و مافین براکلی
Lyla Owfi
February 18, 2013
امروزم میخوام برم به حیاط خونه قدیممون تو شیراز ؛ اگه دوست داری با من همراه شو
اولین چیزی که توی حیاط به چشمت میخورد
یک درخت ارغوان بزرگ بود؛
زمانی که گل داشت زیرش مثل یک فرش ارغوانی پر میشد از گل
کمی اونطرف تر هم یک سرو قدیمی که کابوس شبهای بیخوابی من بود چون اینقدر بلند بود که چراغهای حیاط خیلی که سعی میکردند فقط میتونستن نصف اونو روشن کنن
یک درخت نارنج هم وسط حیاط و چندین درخت خرمالو هم ته حیاط بود
دور تا دور حیاط هم باغچه بود که بنا به فصل پر میشد از گلهای رنگارنگ
و از همه قشنگتر حوض گرد وسط حیاط بود
من خیلی کوچیک بودم اما یادمه که بعضی روزا حال و هوای خونه عوض میشد
دو سه نفر بودند که همیشه برای شستشوی لباسها میومدند . دور تا دور حیاط رو بند رخت میبستن
بندهایی که الیافی بود نه پلاستیکی و پر از گیره های چوبی . کنار حوض و شیر آب طشتهایی میذاشتن که مسی بودند و نه پلاستیکی ؛ توی این همه تدارکات یک قوطی استوانه ای حلبی بود که من عاشق رنگ پودری بودم که توش بود . اسمش « نیل » بود
اونو برای خوشرنگ شدن ملافه ها که همه سفید بود ن بکار میبردند
حیاط حسابی شلوغ میشد و با زحمت زیاد لباسها رو میشستند
خوب یادمه ملافه هاروبعد از آبکشی دو سرش رو میگرفتن و هر کدوم از جهت مخالف میپیچوندش تا حسابی آبهای اضافیش بیرون بیاد . اگر ما خوش شانس بودیم و به این قسمت ماجرا میرسیدیم حتما از زیر آبهای که میریخت با جیغ رد میشدیم و کلی کیف میکردیم بعدم با احتیاط پهنش میکردند روی طناب
کم کم طنابها پر میشد از ملافه های سفید که با بادبه اینور و اونور میرفتن . ملافه ها از سفیدی زیر نور آفتاب برق میزدند اما خوب که نگاشون میکردی یک رنگ ملایم آبی توش میدیدی
وای نمیدونی راه رفتن از بین ملافه ها چه کیفی داشت . درست مثل اینکه توی آسمون راه بری
گاهی هم ما بچه ها در حال عبور وسوسه میشدیم که از وسط ملافه ها میونبر بزنیم و ملافه های خوش بو و نمدار روی سر وصورتمون کشیده میشد و موهامون رو بهم میریخت و با عث میشد حسابی بهمدیگه بخندیم . عجب لذتی داشت . گاهی هم بخاطر اثر سرو صورت ما روی ملافه مجبور میشدن دوباره اونو آب بکشن .البته بزرگترها هم حسابی از خجالتمون در میومدند اما بازم این کار تکرار میشد اصلا مثل اینکه اینم جز آداب لباسشویی بود
. تا بعد از ظهر هم همه چیز خشک و جمع میشد طشتها هم به کنار دیوارتکیه داده میشدن
. اون روزا وقتی که همه میرفتن و حیاط خالی میشد رو اصلا دوست نداشتم
. اون غروبا از غروبای جمعه هم برام دلگیر تر بود
اصلا نمیدونم چرا امروز یاد اونروزا رو کردم شاید کاشتن چندگل اطلسی توی گلدون بود که منو برد به حیاط بهشت مانند بچگیم . حیاطی پر از اطلسی و گل مرواریدی و مادر بزرگی که برام خیلی بیشتر از یک مادر بزرگ بود
خب دیگه حال و هوای قدیم بسه برگردیم به زمان حال و دستور این هفته
امروز یک مافین برات دارم که خیلی خیلی آسون و خیلی خیلی خوشمزه است
جون میده برای صبحانه های مفصل روز های تعطیل
موادی که برای «مافین بند رخت » لازم داری
عشق بمقدار کافی
ساختن لحظههای خوش بیشتر از لحظههای ناخوش
آرد سفید ۱ و ۳/۴ فنجون
کواکر* زود پز یک فنجون
شکر یک چهارم فنجون
نمک یک چهارم قاشق چایخوری
بیکینگ پودر دو قاشق چایخوری
شیر یک فنجون
روغن مایع یک سوم فنجون
تخم مرغ زده شده یکی
گلهای براکلی ریز شده یک فنجون
شما اول از همه فرت رو روی درجه ۴۰۰ فارنهایت روشن کن
در یک کاسه بزرگ اما قشنگ آرد ؛ کواکر؛شکر ؛ بیکینگ پودر و نمک رو بریز و با قاشق مخلوطشون کن . بذارشون کنار تا بهت بگم
در یک کاسه کوچک شیر؛ روغن مایع و تخم مرغ رو بریز و با چنگال خوب مخلوطشون کن . بعد بریزشون روی مواد خشکت کمی که مخلوطشون کردی براکلی و پنیر عزیز رو هم بهشون اضافه کن و کمی همشون بزن
در قالبهای مافین که چرب کردی بریزشون و برای ۲۰ تا ۳۰ دقیقه بذارشون تو فر . تا روی مافین ها طلایی بشه
حاضرکه شد در قشنگترین طرف خونت بذار البته برای کنارش هم یک املتی ؛ نیمرویی چیزی درست کن بعد در کنار اونی که دوست داری نوش جان کن
تا دوشنبه دیگه با خودت مرور کن ببین کدوم خاطره بچگیت رو بیشتر دوست داری
Quaker*
Cheddar Cheese**
Related
About the author: Lyla Owfi View all posts by Lyla Owfi
Azin ghashagtar nemishod
دوتا درخت سیب ترش آخر حیات
Lili jun mesle hamishe khundane mataalebe zibaye shoma be man lezat mide albate nostalgic ham misham. merci
S
عزیز
ممنون از اینکه همیشه انرژی مثبت میدی
شاد باشی عزیزم
مهد عزیز
اصلا یادم بهش نبود ممنون از یاد آوری
مریم عزیزم ممنون از محبتی که همیشه به من داری
خوشحالم که نوشته هامو دوست داری
شاد باشی
وای تا تیتر این هفته رو خوندم خیلی خوشحال شدم چون دیروز که داشتم کابینت قالب هامو مرتب میکردم چشمم افتاد به قالب مافین که خیلی وقته بیکار توی کابینت جا خوش کرده این آخر هفته حتما از خجالتش با این دستور خوشمزه در میام ممنون
فاطی جان مطمئنم که نیکی مشتریش میشه
خیلی خوشمزه است
درست کردی یاد من باش
مثل همیشه عالی
پر از حسهای خوب و خنک شدم…خیلیییییی لذت بخشه بند رخت و نمناکی صورتت…خیلیییییی
Lili joon,
mamnoon, kele katereyeh gashangyee tareef kardeen.
هانی جان
چقدر خوشحالم که همچین حسی پیدا کردید
شاد باشی عزیزم
ودی جان
خوشحالم که خوشت اومد
شاد باشی عزیزم
Salam azizam.mamnoon AZ dast or khosh maze.
In Quaker hamon quaker oat 1 minute hast?
سلام نیلوفر جان
بله همان است
شاد باشید