Recent Posts »
برادر مهربان و سوپ کدوتنبل
دخترم کوچک بود و دبستانش دو سه کوچه با خانه مان فاصله داشت هر روز پیاده با هم این مسیر رو میرفتیم و کلی هم در راه بهمون خوش میگذشت کلی با هم
Read More »کیک گلابیِ آنتيك
در سنین نوجوانی از هر چی اسباب قدیمی و آنتیک بود بدم میومد ؛ یعنی یکجورایی دلم میگرفت بزرگتر که شدم و کم کم ا ز شهر و دیارم دور شدم خوش خوشک به
Read More »زندگی آپارتمانی و دوستان ثابت
زندگی توی آپارتمان باعث میشه که با مردم دور و برت بیشتر در تماس باشی وقتی مجبور باشی هر روز سر یک ساعت از خونه بری بیرون یک سری آدم روهر روزمى بینی اما
Read More »به امید دیدار تو دوست نازنین
سلام دوست من خیلی دوست داشتم که امروز بیشتر با هم گپ میزدیم اما چون تازه از راه رسیدم و خیلی خسته پس اجازه بده که دیدارو گفتگوی ما بماند برای فردا و البته
Read More »این دعوت نامه برای شماست
همیشه در مناسبت های خاص از برخى عزيزان نزديك شخصا دعوت به عمل مياد تو دوست همیشه همراه سفره اینترنتی هم از همان دسته از عزيزان هستی دوست دارم شخصا ازت دعوت كنم تا
Read More »همسفر وسواسی و سالاد انبه
وقتی تنها مسافرت میکنی فرصت بیشتری داری که به دور و برت دقت کنی مخصوصا اگه راه طولانی باشه وقتی با یک ساعت تاخیر سوار هواپیما شدم اینقدر خسته بودم که واقعا چشمم چیزی
Read More »زندگی فتوشاپی و پیش غذای واقعی
اينروزا بيشتر مردم دنيا ساعتهاي زيادى از روز رو در اينترنت ميچرخن بعضيها براى كار و بعضى براى گذروندن اوقات فراغت. اينترنت در چند سال اخير به مهره مهمى در اطلاع رسانى تبديل شده.
Read More »برج میلاد؛ مدرسه موشها و غذای پر از پنیر
روز جشن افتتاحیه اكران شهر موشها برای اولین بار به محوطه برج میلاد رفتم با خودم شرط کرده بودم که بعد یا قبل از مراسم افتتاحیه کمی هم به اطراف برج میلاد سرک
Read More »چشمان بسته و شیرینی شادی بچه ها
هیچوقت دوست ندارم از ناراحتی و غصه بنویسم اما بعضی وقتها هر طرف رو که نگاه میکنی تلخی میبینی و این تلخی ها وقتی تلخ تر میشن که پای بچه ها در میون باشه
Read More »