Recent Posts »

معلم مکزیکی و بارون شکلات

معلم مکزیکی و بارون شکلات

Lyla Owfi June 6, 2011 19

ببینم  تو هم راجع به معلم مکزیکی شنیدی؟ همون که قسمت مهمی از اخبار آخر هفته گذشته رو به خودش اختصاص داده بود بذار برات بگم جمعه پیش در مکزیک در  حالی که بیرون

Read More »
سینی پنیر و خداحافظی اُپرا

سینی پنیر و خداحافظی اُپرا

Lyla Owfi May 30, 2011 18

از اپرا خیلی خوشم میاد نه به خاطر اینکه الان خیلی سرشناسه و یکی از شش تا زن بیلیونر خود ساخته امریکاست. بخاطر  اینکه میبینم که یک نفر با گذشته وحشتناک سخت (از فقر

Read More »
جَکِت پوتیتو* برای ویکتوریای عزیز

جَکِت پوتیتو* برای ویکتوریای عزیز

Lyla Owfi May 23, 2011 13

این هفته در کانادا تعطیلی بلند یا بقولی لانگ ویکنده اونم بمناسبت تولد ملکه ویکتوریا. حتما میگی خوب این به من و تو چه . اما باید بهت بگم که من سالهاست که برای آمدن این

Read More »
ساندویچ مرغ و جمعه بازار

ساندویچ مرغ و جمعه بازار

Lyla Owfi May 16, 2011 12

عشق  داشتن یک رادیو قدیمی با عث شد که زمانی که ایران بودم  به جمعه بازار برم و جایی رو که خیلی تعریفش رو شنیده بودم از نزدیک ببینم.   خیلی خوشگل بود و

Read More »
روز مادر و شمارش معکوس چراغ قرمز

روز مادر و شمارش معکوس چراغ قرمز

Lyla Owfi May 9, 2011 16

تهران و انتظار  پشت چراغ قرمزاش که مرتب شماره معکوس میاندازه و گاهی هم روی شماره ای ثابت میمونه فرصتیه که بناچار چشمت مناظری رو ببینه که کم ناراحت کننده نیست بچه هایی که

Read More »
تشابه من و ملکه الیزابت

تشابه من و ملکه الیزابت

Lyla Owfi May 2, 2011 12

  همیشه بعد از خوندن یکسری کتابهای جدی خوندن یک رمان عشقی که همه به هم میرسن خیلی میچسبه چند روز پیش بعد از مدتها که صفحه تلویزیون بجز درد و ناراحتی تصویردیکه ای

Read More »
کاشیهایی برنگ عشق با حساسیت بهاری

کاشیهایی برنگ عشق با حساسیت بهاری

Lyla Owfi April 25, 2011 14

چند دفعه برات پیش اومده که توی یک تصویر خاکستری و شلوغ یک دفعه چشمت به یک قسمت رنگی بیوفته که پر از رنگ و آرامش باشه؟ در شلوغی و هیاهوی خیابون سپه میون

Read More »
چای هل و گلاب با سهراب

چای هل و گلاب با سهراب

Lyla Owfi April 18, 2011 19

نزدیک اردیبهشته و من  روزهاست که شعر های سهراب رو زمزمه میکنم راستش خیلی هم همه رو از حفط نیستم اما همون یکی دو تایی رو که بلدم یک حس خوبی بهم میده همیشه

Read More »
اولین سرپیچی از ۱۰۰۱ آداب

اولین سرپیچی از ۱۰۰۱ آداب

Lyla Owfi April 11, 2011 14

  ببینم تو چقدر مادر بزرگت رو دوست داری؟ من یکجورایی عاشق مادر بزرگم بودم و این عشق بقدری برام شیرین بود و این رابطه؛ زیبا که وقتی که خودم مادر شدم سعی کردم

Read More »