Recent Posts »
کتابِ دست بدست و صبحانه دلمه نما
از بین خاطرات من؛ یکی از پررنگترین و خوشرنگترین قسمتها؛ کتابخونه خونه کودکیمه که به همت پدر نارنین پر از کتابهای بی نظیر و پر خاطره است تو خونه خودم هم محبوب ترین
Read More »میزبانان مهمان دوره سوم در کنار یک سفره
از پهن شدن سفره دلم شاد میشه؛ از دیدن مهمانهایی که در کنار هم دور یک سفره نشستن غرق لذت میشم مهم نیست دور سفره چندنفر میشینن مهم اینه که سفره ها با عشق
Read More »رابطه من با آینه و بستنی یخی
آینه از اون اختراعات یا چمیدونم اکتشافات بدرد بخور برای بشر بوده فکر کن اگه آینه نداشتیم باید صبح به صبح از این و اون میپرسیدیم که من مرتبم؟ موهام شاخ نیست؟ لباسم کج
Read More »من و پاناکوتای منتظر
یک روزایی بی حوصله ای؟ خب؛ بی حوصله باش یک روزایی دلت نمیخواد تختت رو جمع کنی؟ خب؛ جمع نکن یک روزایی قرار کاری داری راه دستت نیست بری؟ خب؛ زنگ بزن
Read More »تُپُلِ زیبا با روبان قرمز و سالاد لوبیا چیتی
مادر بزرگم خیلی خوش سلیقه بودن و از هر چیز پیش پا افتاده با شور و شوق یک بهانه زیبا برای لذت بردن پیدا میکردن زمانی بود که تمام اجاقها با سیلندرگاز که
Read More »مِرى كوانت و ویور؛ همراهان مدرسه من
بعضی وقتها بدون هیچ دلیلی یک تکه از خوشی های گذشته گوشه ذهنم جا خوش میکنه و دم به دقیقه بلند ميشه جلوم رژه ميره. من هم با سر زدن بهش کلی حالم رو
Read More »ماهی خوش شانس و دسر انبه
وقتى در سال ٢٠١٥ صحبت از جايزه بهترين محصول از نظر طراحى ميشه، نا خود آگاه انتظار دارى يك محصول كامپيوترى و خيلى پيشرفته برنده باشه اما امسال در اين رقابت كه در كن
Read More »تجربه آتشفشانی با رومیزی های پیچازی
میخوام دعوتت کنم به یک رستوران کاملا متفاوت برای باربکیو در منطقه «تيمانفايا» رستورانى هست كه از گريل كاملا متفاوتى براى آماده كردن غذاهاش استفاده ميكنه. چقدر متفاوت؟ صاحب رستوران “ديابلو“در جزاير قنارى بعد
Read More »همسرِبی خیالِ همسفرِ خسته
امروز یاد اتفاقی افتادم که در یکی از سفر هام برام پیش آمد در هواپیما کنار پنجره نشسته بودم که یک دختر خانم خیلی جوان، بچه به بغل، با کیف نسبتا سنگینی روى دوشش
Read More »