ناهارَک شورا و سفره بدون غذای من

وقتی برای مشورت در مورد برنامه ای که برای سفره اینترنتی در نظر داشتم با خانم نوش آفرین انصاری تماس گرفتم
ایشون با مهربانی و خوشرویی که علامت مشخصشون هست من رو برای نهار فردای اونروز به شورای کتاب کودک دعوت کردند
.و گفتند جواب سوالاتت رو فردا ضمن خوردن « ناهارک شورا » پیدا میکنی

با اینکه با شورا ی کتاب کودک و نوجوان که چند وقت پیش پنجاه سالگیشو جشن گرفته بود آشنا بودم و تا حدودی چاپ فرهنگنامه کتاب کودک و نو جوان رو دنبال میکردم اما هیچ وقت این شانس رو نداشتم که به محل شورا برم

رفتن به اونجا وملاقات با دوستان دست اندر کار فرهنگنامه و دیدن عزيزانى

مثل « خانم توران میرهادی»  همه و همه دست بدست هم دادند تا منو شدیدا هیجانزده کنن

رسیدن من با آمدن خانم انصاری نازنین همزمان شد و این اتفاق به حد قابل ملاحظه ای دلهره من رو کاهش داد
اونروز شورا مهماندار هنرمندانی بود که مانند بقیه اعضای شورا با عشق و داوطلبانه برای کمک به آنجا آمده بودند

خانم انصاری نازنین برای همه مهمانها توضیح دادند که برنامه ناهارک شورا هر روز اجرا میشه
اونم به این صورت که سر ساعت مشخصی همه کسانی که مشغول تحقیق وترجمه و نوشتن هستند اسبابها رو جمع میکنند و میزها رو بهم میچسبونن و غذا هاشون رو با هم شریک میشن . و بقول خانم میرهادی ؛ پاسکاری میکنند یعنی کسی از سر میز بلند نمیشه بلکه غذا ها دست به دست بین همه میچرخه

خانم انصاری میون حرفهاشون گفتند که همیشه غذا های ما ایرانیا بصورت کوه در ظرفها کشیده میشه که قشنگی کوه دماوند رو بیاد میاره اما اینجا در ناهارک شورا چون مجبوریم غذا ها رو روی هم در ماکرو فر گرم کنیم بجای کوه ما دشت داريم که اونم خیلی قشنگه

بعدم خیلی سریع همه دست به دست هم دادند و سفره ای پهن شد
سفره ای رنگی پر از عشق با مهمانهایی که با شادی دور میز ها نشسته و ضمن گپ زدن از غذا های خوشمزه میخوردند

ناهارک شورا برعکس اسمش نه تنها کوچک نبود که یکی از با شکوهترین ناهار هایی بود که در عمرم خورده بودم

ناهاری که از کشک بادمجون و شیرین پلو بگیر تا سبزیجات آبپز ش و حتی سبزی خوردن و نونش همه با عشق بمقدار کافی تهیه شده بود
به خاطر اینکه تمام کسانی که دست اندر کار این ناهار بودند همه به نوعی عاشق بودند .عاشق خدمت به فرهنگ کودکان

بعد از اینکه ناهار در فضایی کاملا دوستانه و صمییمی خورده شد سفره به همان سرعت که پهن شده بود جمع شد

خانم فرزانه عرشی که تمام مدت با مهربانی خاص خودشون بین مهمانها در رفت و آمد بودند از همه خواستند که مراسم رو با خوندن سرود شورا به پایان ببرن وبه اين ترتيب ناهارك شورا به پايان رسید

امروز هر چی فکر کردم نتونستم دستوری پیدا کنم که همپای غذاهای اونروز شورا بشه بنابراین اینهفته غذایی نداریم

.از تمام اهالی شورای کتاب کودک ممنونم و برای همگی آرزوی سلامتی دارم

برای آشنایی با شورا ی کتاب کودک اینجا کلیک کن

 سرود شورای کتاب کودک در سال ۱۳۸۸ توسط آقای جلالدین اکرمی سروده و با آهنگ آقای امین رامین همراه شده

سرود شورای کتاب کودک

خورشید تا به شعر زندگی بتابد
باران تا به دشت واژه ها ببارد
دریا تا به ساحل خرد بیاید
چشمه تا زخاک تشنه سر برآرد
می بردم مرا سیمرغ قصه ها تا باغ آرزو
می کشدم مرا با راز قصه ها تاسحر و جادو
با من بیا تا سرزمین گرم آفتاب
با من بخوان راز این جهان را در کتاب
بیا و بنشین در کنار واٰژه ها تا من و تو ما شویم
بیا بیا تا زیر چتر شورا با کتاب و کودک آشنا شویم

تا دوشنبه دیگه سفره ات پر از عشق و برکت باشه
برای رسیدن به سفره اینترنتی فیس بوک اینجا کلیک کن