آسون ؛ سریع »
انتظار؛مسابقه ودوست بد قول
با دوست بد قولی درمحلی شلوغ و پر رفت و آمدی قرار داشتم از سر انتظار گوشه ای ایستاده بودم و خودم رو با دیدن رهگذرها سر گرم کرده بودم. در حال رصد بودم
Read More »سگ همسایه و من بیصدا
پارسال همین موقع ها بود که لارنژیت گرفته بودم و اصلا صدام در نمیومد. خیلی خنده دار بود حالت ماشینی رو پیدا کرده بودم که بوقش قطع شده . خیلی راحت قبول کرده بودم
Read More »