سفره اینترنتی »
مشاوره گُل گُلی
چند روز پیش برای گرفتن اطلاعاتی به یک موسسه فرهنگی زنگ زدم قبل ا ز اینکه تلفن به شخص مورد نظر وصل شود، صدای ضبط شده ای اعلام کرد که هزینه مکالمه دقیقه ای
Read More »تصویر واضح وقاب های قدیمی
برخلاف تصور بچه هایش، خیلی از دیدن تلویزیون مسطح و نسبتا بزرگ خوشحال نشد. با آمدن تلویزیون جدید قاب عکس ها و مجسمه چینی کوچکش در بدر و بی خانمان شده بودند تلویزیون وصل شد.
Read More »بوى سير و ستاره ها
بسته سنگينم را روى صندلى ميگذارم و هنوز در ماشين راكامل نبسته، رو به راننده كه از حال و هواى ماشين معلوم است شب پيش حسابى و يك دل سير، سير خورده، ميگويم از
Read More »انتظار؛مسابقه ودوست بد قول
با دوست بد قولی درمحلی شلوغ و پر رفت و آمدی قرار داشتم از سر انتظار گوشه ای ایستاده بودم و خودم رو با دیدن رهگذرها سر گرم کرده بودم. در حال رصد بودم
Read More »وای فای و سیب زمینی شیرین
میگفت زمانیکه در شیراز سر و کله رادیو تو تاکسی ها پیدا شد؛ تک و توکی از تاکسی ها رادیو داشتن. مسافر ها هم ترجیح میدادن سوار تاکسی هایی بشن که رادیو داشتن. علامت مشخصه
Read More »نودل بی ربط و سفره های قدیمی
خیلی ها گوشه حیاط دور اجاقهای بزرگ جمع بودن. عده ای مشغول روبراه کردن بساط آش بودن و عده اى هم مشغول تفت دادن آرد حلوا. چند نفری هم در آشپزخونه پلو ها رو آماده ميكردن. چنان
Read More »رنگین کمان پاییزی و حس بهار
همیشه روزای آخر شهریور و اسفند حال عجیبی دارم اولی بوی مدرسه و دفتر کتاب میده و دومی بوی هفت سین و عیدی؛ من عاشق هر دو موردم نسیم پاییزی آخر تابستان و نسیم
Read More »صف مخابرات ؛ فِری و مادرش
هنوز دو دل بودم ؛که نگهش دارم یا تعطيلش كنم حس میکردم کار وقت گیر و بدون نتیجه ایه ؛روزها بود که داشتم با خودم کلنجار میرفتم اولین روزم در تهران، برای
Read More »خَلسه در استخر و کیک دَمَر
بعضى موقعيتها رو چون زیاد تجربه ميكنى توى ذهنت حك ميشن طورى كه كوچكترين تغيير به نظرت مياد. چند روز پيش توى استخر یه چیزی غیر عادی بود. یا بهتره بگم اشتباه بود آقای مسن
Read More »