عشق »
چهار گوشه های شیرین
دستم را روی سردیه سنگ سُر میدهم و برای نمیدانم چندمین بار از بودنش توی جیب روپوشم مطمئن میشوم سنگ مرمری صاف؛ اینقدر بزرگ است که لبه دوطرف جیبم را دوباره پاره که
Read More »سالاد شب يلدا و رکورد سرعت
تو چقدر از وقتت رو توی آشپز خونه برای آشپزی کردن میذاری؟ مثل دوست من اینقدر کار دور وبر خودت میریزى كه وعده صبح به ظهر و ظهر به شب وصل میشه یا
Read More »عکاس و شیرینی فرانسوی
سالها پیش؛ البته نه خیلی دور که عکس گرفتن شرایط و تشریفات خودش رو داشت در یک سفر دوستانه تصمیم گرفتیم که یک عکس دست جمعی بگیریم همه ایستادیم و از یک توریست
Read More »مبارزه با استرس ؛بالش یا بلوبری؟
از هر چی جنگه بیزارم چه جنگهایی که تو تاریخ و کتابا ازش خوندم ؛ چه اونی که خودمون سالها گرفتارش بودیم و چه اونایی که فقط تو اخبار دیدم از همشون متنفرم اما
Read More »آش شلغم و الیزابت دوم
بعضى از مردم برای تعطیلاتشون از ماهها قبل برنامه ریزی میکنند این کار از خيلى لحاظ به نفعه اگر چند ماه زود اقدام کنی غير از پيدا كردن جا شانس پیدا کردن بلیط هواپیمای
Read More »برادر مهربان و سوپ کدوتنبل
دخترم کوچک بود و دبستانش دو سه کوچه با خانه مان فاصله داشت هر روز پیاده با هم این مسیر رو میرفتیم و کلی هم در راه بهمون خوش میگذشت کلی با هم
Read More »کیک گلابیِ آنتيك
در سنین نوجوانی از هر چی اسباب قدیمی و آنتیک بود بدم میومد ؛ یعنی یکجورایی دلم میگرفت بزرگتر که شدم و کم کم ا ز شهر و دیارم دور شدم خوش خوشک به
Read More »زندگی آپارتمانی و دوستان ثابت
زندگی توی آپارتمان باعث میشه که با مردم دور و برت بیشتر در تماس باشی وقتی مجبور باشی هر روز سر یک ساعت از خونه بری بیرون یک سری آدم روهر روزمى بینی اما
Read More »به امید دیدار تو دوست نازنین
سلام دوست من خیلی دوست داشتم که امروز بیشتر با هم گپ میزدیم اما چون تازه از راه رسیدم و خیلی خسته پس اجازه بده که دیدارو گفتگوی ما بماند برای فردا و البته
Read More »