shabeyalda »
چهار گوشه های شیرین
دستم را روی سردیه سنگ سُر میدهم و برای نمیدانم چندمین بار از بودنش توی جیب روپوشم مطمئن میشوم سنگ مرمری صاف؛ اینقدر بزرگ است که لبه دوطرف جیبم را دوباره پاره که
Read More »دستم را روی سردیه سنگ سُر میدهم و برای نمیدانم چندمین بار از بودنش توی جیب روپوشم مطمئن میشوم سنگ مرمری صاف؛ اینقدر بزرگ است که لبه دوطرف جیبم را دوباره پاره که
Read More »